بیوگرافی شهریار کمالی معروف به کینگ کمالی شنبه 15 آبان 1389 هر چه از شهریار می خواهید بدانید؟ بدنساز ایرانی الاصل آمریکایی نام کامل:شهریار <<کینگ>> کمالی لقب:ترمیناتور تاریخ تولد:29مارس1972 اصالت: ایرانی رنگ چشم: قهوه ای رنگ مو: مشکی دبیرستان:جورج سی مارشال دانشگاه:جرج میسون وضعیت تاهل:متاهل غذای مورد علاقه:همه غذاهای ایرانی.همه دوستانم به خانه پدر و مادرم می آیند تا از غذاهای خوشمزه ایرانی بخورند.فکر کنم حرف مرا ایرانی ها خیلی خوب می فهمند. بهترین عضلات بدن:سرشانه ها من می توانم روی عضلات ساق خود تمرین کنم و ... ادامه مطلب ... بیوگرافی شهریار کمالی معروف به کینگ کمالی شنبه 15 آبان 1389
هر چه از شهریار می خواهید بدانید؟
بدنساز ایرانی الاصل آمریکایی
نام کامل:شهریار <<کینگ>> کمالی
لقب:ترمیناتور
تاریخ تولد:29مارس1972
اصالت: ایرانی
رنگ چشم: قهوه ای
رنگ مو: مشکی
دبیرستان:جورج سی مارشال
دانشگاه:جرج میسون
وضعیت تاهل:متاهل
غذای مورد علاقه:همه غذاهای ایرانی.همه دوستانم به خانه پدر و مادرم می آیند تا از غذاهای
خوشمزه ایرانی بخورند.فکر کنم حرف مرا ایرانی ها خیلی خوب می فهمند.
بهترین عضلات بدن:سرشانه ها من می توانم روی عضلات ساق خود تمرین کنم و در عین
حال شانه هایم رشد کنند!
خاطره انگیز ترین تجربه در بدنسازی:پاگذاشتن روی صحنه مسترالمپیای 2001 و شنیدن
تشویق تماشاگران و کسب جایزه بهترین برنامه فیگور .من در طول مدّت 5 دقیقه
توانستم روی صحنه همه آنهایی که از من متنفربودن را به هوادار تبدیل کنم.
بهترین تجربه حرفه ای: قهرمانی در مسابقات NPC سال99 که منجر به دریافت
کارت حرفه ای ام شد؛وقتی لباس پوشیدم و به میان جمعیت رفتم مادرم به طرفم آمد
و در حالی که اشک از چشمانش جاری بود.در آغوشم گرفت و به من گفت:حالا
متوجه شدم که دلیل این همه تلاش و تمرین چه بود.تو یک ستاره هستی.
بدترین دوره حرفه ای:اولین و دومین حضورم در مسابقه NPC که سال های
1996و1997 بود. در آن زمان خیلی سخت تمرین کرده بودم و رژیم سختی هم داشتم
و علی رغم همه تلاشم به نتیجه نرسیدم.برای آن مسابقات آنقدر استرس داشتم که
ریزش مو گرفته بودم.
ماشین های خطی:هامرH2 مدل 2004 و مرسدس E350 مدل 2006.
ماشین های بعدی:لامبورگینی.در حال خریدنش هستم.
پدر و مادر:مادرم مرا لوس می کند و پدرم مرا سربراه نگه می دارد.
چه کسی را بیشتر از همه تحسین می کنی:پدرم را چرا که او نه تنها با هوش
و زیرک است بلکه در عین حال جدی و صادق هم هست.او به من آموخته که هیچ
چیزی غیر ممکن نیست.او همچنین یکی از صمیمی ترین دوستانم است؛من عاشق او هستم.
موسیقی مورد علاقه: حین تمرین؛متال و هیپ هاپ را دوست دارم و زمانی هم که ریلکس
هستم جاز آرام را می پسندم.
فلسفه و سرلوحه زندگی:برای غیر ممکن تلاش کن تا بهترین ؛ممکن شود.
بیشترین غذایی که در یک وعده خورده ای:درست بعد از مسابقات NPC دانشگاه ها
در سال 94 بود که دو عدد پیتزای بزرگ خوردم ویک کیک کامل به اضافه 4لیتر آب.
بعد از آن به مدت یک هفته مریض بودم؛اما ارزش آن را داشت!
هنر پیشه مورد علاقه:مورگان فریمن
آنچه در بدنسازی خیلی دوستش داری: تبدیل شدن به یک ورزشکار حرفه ای.
آنچه در بدنسازی از آن تنفور داری:آنهایی که در اینترنت منفور هستند.
بیشترین دانش در زمینه بدنسازی را از چه کسی یاد گرفته ای:چه نیکولز
به واقع کمک او بود که من موفق به دریافت کارت حرفه ای خود شدم واین را هرگز فراموش
نمی کنم.
دیوانه ترین شخصی که می شناسی:دوستم که در ویرجینیا زندگی می کند و نامش
رابرت استروپ است.یک بار او را دیدم که از طبقه ششم ساختمان هتل داخل استخر پرید.
این کار را سر شرط بندی انجام داد و حتی لحظه ای هم برای انجامش تردید به دلش
راه نداد.او دیوانه است؛یک دیوانه واقعی!
ویژه ترین لحظه زندگی:اولین باری که همسرم را دیدم.طی 5 ثانیه متوجه شدم که او
شریک زندگی من است.
قهرمان مورد علاقه:والتر پیتون و مایکل جوردن
بزرگترین بدنساز همه دوران:لی هنی.او همیشه بهترین بود؛هست و خواهد بود.
ترسناک ترین لحظه زندگی:در دوره دبیرستان که از یک مهمانی داشتم به سمت خانه
باز میگشتم که در بین راه خانومی را دیم که به من گفت:تو را کاملا می شناسم. او گفت
که منتظر نامزدش است تا دنبالش بیاید و از من خواست تا کنارش بمانم تا زمانی که
نامزدش به آنجا برسد چرا که آنجا خیلی تاریک بود و او هم تنها مانده بود و کمی
می ترسید. وقتی که همسر کند ذهن آن زن رسید سعی کرد مثل یک آدم عوضی رفتار
کند.وقتی متوجه شد که من نترسیدم روی من اسلحه کشید وآن را روی سرم قرار داد اما
در نهایت کوتاه آمد و این ترسناک ترین لحظه در زندگی من بود!
چهارشنبه 95 اسفند 18 , ساعت 5:57 عصر
نوشته شده توسط javadgoler | نظرات دیگران [ نظر]